رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: ادبيات معاصر ايران

داستان آدینه (۲۳):«آیینه» اثر محمود دولت آبادی

از نسل نویسندگان شاخصی که آثار بزرگ و ماندگاری در ادبیات داستانی معاصر ایران خلق کردند، حالا تنها محمود دولت آبادی مانده که «کلیدر»ش و ایضا «جای خالی سلوچ» او بر تارک ادبیات داستانی ایران می‎درخشند. دولت آبادی هرچند که با رمانهایش درادبیات ایران شهره است، اما داستانهای کوتاهی نیز نوشته که البته بیشتر به…

ادامه مطلب

ماجرای لغو مجوز کتاب «مردگان باغ سبز»، از سیر تا پیاز!

در حوزه‎ي ادبيات روزهاي خبر سازي را پشت سر گذاشته‎ايم، صرف نظر از ماجراي جايزه‎ي نوبل ادبيات كه به يوسا رسيد، و با توجه  به جهت‎گيري‎هاي متقابل داخلي عده‎اي آن را حق مسلم او دانسته و برخي هم دستاورد نوكري امپرياليسم و تاختن به دولت‎ها امريكاي لاتين. مهمترين اتفاقات داخلي ادبيات يكي لغو مجوز «شاخ»…

ادامه مطلب

درحاشیه‎ی خبر لغو مجوز «شاخ» یا چگونه می‎توان از مس طلا ساخت؟

قبل از شروع بايد بگويم كه غرض از نوشتن اين مطلب، نه نقد سياست‎هاي وزارت ارشاد است و نه رد ضرورت مميزي؛ كه در اولي فاقد دانش و استعدادم و  دومي را هم براي اين كه عرف جامعه خدشه‎‎دار نشود، ناگزير مي‎پذيرم و البته در همه‎ي ممالك هم وجود دادد. به هر حال هركس با…

ادامه مطلب

نگاهی به «من ریموند کارور نیستم» اثر مصطفی عزیزی

اين مجموعه داستان مشتمل بر هفت داستان كوتاه است: من ريموند كارور هستم، رودخانه‎اي بي پيچ و تاب، چهارشنبه سوري، سبزه زرد، همين چند كلمه، شنبه‎هاي اول هر ماه و قوزك پلاتيني. اگر اين كتاب را به دست بگيريد و تورقي كنيد، در نگاه نخست شايد به نظر برسد كه عزيزي  تعلق‎خاطر بسياري به جريان…

ادامه مطلب

نوشتن و زندگی در گفتگو با مصطفی مستور

مصطفي مستور از آنهاست كه به ندرت راضي به مصاحبه مي شود، دور ازتهران خلوتي براي خودش دارد و به سختي  مجال ورود به ديگران  مي‎دهد. امكان اين گفتگو هم به سادگي براي ما فراهم نشد، اما مهم آن بودكه سرانجام مستور پاسخ مثبت داد و  شد مفصل ترين گفتگوي او. از زندگي و دغدغه‎هايش…

ادامه مطلب