رمان پیش از انقلاب عمدتا ابزاری است برای تعامل روشنفکران و مردم و پس از انقلاب هم همین روند بهنوعی پی گرفته میشود. رمانهایی که در این مقطع نوشته میشوند، همچون اسلافشان، دارای نگاههایی عمیق به دورههای تاریخیاند و هنوز مسالههایی همچون اختلاف طبقاتی، شوریدن بر ظالم و دفاع از مظلوم در آنها دیده میشود. مضامینی که البته متناسب با روح مبارزهجویی است که در بطن مخاطب آنروزها حضور دارد. دورهای است که دولتآبادی اولین جلدهای «کلیدر» را مینویسد. شرح طاغیشدن شخصیت «گلمحمد» درواقع نقدی است بر نظام ظالمانه ارباب و رعیتی حاکم بر دورهی پهلوی. او همین رویه را در «جای خالی سلوچ» هم پی میگیرد و در قالب داستانی اقلیمی، وضعیت زنی تنها و بیشوهر را در ده دورافتادهای به نام «زمینج» تصویر میکند.