رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

بایگانی ماهانه: فوریه 2012

آنگاه که فدریکو گارسیا لورکا بر زمین افتاد

فدریکو گارسیا لورکا را در ایران بسیاری با ترجمه و همچنین دکلمه برخی از اشعارش توسط احمد شاملو می‎شناسند. به خصوص شعر معروف در ساعت پنج عصر او که در سایت «مد و مه» نیز آن را منتشر کرده‎ایم. لورکا به مرگی تلخ و جانگداز توسط فاشیست های اسپانیا در روزگار فرانکو کشته شد، چگونگی…

ادامه مطلب

«نوشتن و رئالیسم»؛ مقاله ای از برتولت برشت

اکنون مفهوم “رئالیسم” موردنظر ماست؛ مفهومی‎ قدیمی که توسط افراد بسیاری برای بیان مقاصد متعددی مورد استفاده قرار گرفته است و قبل از آن‎که ما آن را به کار بگیریم باید مفهوم فوق را از موارد نامربوط و اضافی پاک سازیم. این کار لازم است، زیرا وقتی فردی‎ مایملکی را به ارپا می‎برد ناگزیر باید…

ادامه مطلب

نامه‎ای از توماس مان؛ درباره‎ی گریز به زندگی

فرزندان عزیزم عزیزان من، خوب می‎دانید که کتابی باب میل من نگاشته‎اید و آگاه هستید که من آنانی را که می‎کوشیدند مرا از نویسندگان تبعید شده‎ی آلمان جدا کنند و از جمله‎ی تبعیدشدگان به شمار نیاورند، با شکست مواجه ساخته‎ام و هرچند سالها گذشته است، پیوسته‎ کوشیده‎ام خود را از جمله‎ی آنان به شمار آورم.…

ادامه مطلب

همیشه جای نقد صریح و بی تعارف خالی بوده!

حمید رضا امیدی سرور: جلسه بسیار خوبی بود، همانطور که پیش‎بینی می‎کردم، ممنونم که خانم زرلکی و خانم علیزاده برای این جلسه وقت گذاشتند و خوشحالم که بی‎تعارف و صریح  هم نقد کردند، نقدی که جای آن در این سالها همواره خالی بوده تا آثار ادبی را به چالش کشیده و عیار واقعی اثر،…

ادامه مطلب

«ابر بارانش گرفته» داستانی از شمیم بهار

ابر بارانش گرفته شمیم بهار سلام – گیتی دیروز که جمعه بود برگشت ولی خدا کند این کاغذ زودتر به دستت برسد چون قرار بوده دوازده روزی در یونان بماند که توی یکی از این جزایر الان هر چه فکر می‎کنم اسمش یادم نمی‎آید خلاصه استراحت کند و مثلاً بگردد یعنی حق دارد چون…

ادامه مطلب

داستانی از کاظم تینا تهرانی: «پدر و پسر و آینه»

این داستان کوتاه در میانه‎ی دهه چهل در مجله‎ی (یا به عبارت درست تر جُنگ) آرش منتشر شده. در میانه‎ی دهه پنجاه کاظم تینا با جمع آوری داستانهای پراکنده خود در نشریات و جنگ های گوناگون، مجموعه داستان « شرف و هبوط و وبال» (1355) را منتشر کرد که این داستان در این کتاب نیز…

ادامه مطلب

آفتاب بی غروب؛ زندگی و آثار کاظم تینا تهرانی (ک. تینا)

ک. تینا نامی‎ست که در جنگ‎های ادبی دهه‎ی سی و چهل در پیشانی آثاری داستانی که با رویکردی نوگرایانه منتشر شده بودند به چشم می خورد. آثار تجربه‎گرایانه و متفاوتی در حوزه ادبیات داستانی که در زمان نگارش و حتی بعد از آن، با توجه عده‎ی معدودی روبه‎رو شد و تیراژ کتابهایش نیز آنقدر پایین…

ادامه مطلب

نگاه نعمت نعمتی به «از پائولو کوئلیو متنفرم!»

چگونگی پرداختن به داستانی که لایه‎های روانشناختی انسان را متجلی سازد، بستگی به نوع نگاه داستان‎نویس دارد و بر می‎گردد به شناخت وی از پیرامون خود.آنانی که با تفکر خلاق، مبادرت به این مهم می‎نمایند، شاخصه‎هایی را در داستان خود در نظر می‎گیرند که در همان نگاه اول می‎توان متوجه توانمندی قلمشان شد. گفته شده…

ادامه مطلب

«از پائولو کوئلیو متنفرم!» توسط شهلا زرلکی و فرحناز علیزاده نقد می شود

به روایت مهر: «از پائولو کوئیلو متنفرم» در بوته نقد قرار می‌گیرد. رمان «از پائولو کوئیلو متنفرم» نوشته حمیدرضا امیدی‌سرور در فرهنگسرای اخلاق نقد می‌شوند. به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه نشست‌های ادبی «روزنه کتاب» فرهنگسرای اخلاق کتاب «از پائولو کوئلیو متنفرم» نوشته حمیدرضا امیدی‌سرور نقد و بررسی می‌شود. این نشست 4 اسفندماه از…

ادامه مطلب

شمیم بهار؛ رازی که هنوز سر به مهر مانده!

شميم بهار در سال هاى آغازين دهه چهل ظهور مى كند و در سال هاى آغازين دهه پنجاه دست از چاپ داستان برمى دارد. يك پروسه ده ساله كه برآيند آن ۷ داستان ماندگار در تاريخ داستان نويسى ايران است. از نخستين اثر او يعنى «طرح» كه به تابستان چهل و دو نوشته شده تا…

ادامه مطلب

«ملکوت» بهرام صادقی اثری‎ست بی‎اهمیت!

درمیانه‎ی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر می‎کرد بسیار نوبرانه است، از مد افتاده بوده و غیره  (این…

ادامه مطلب

دیدار با بهرام صادقی، نویسنده ای که شفاهی نوشتن پیشه کرد!

به عنوان نقطه آغاز پرونده‎ای برای ادبیات دهه‎های سی و چهل، هیچ‎کس مناسب‎تر از بهرام صادقی، به‎نظر نمی‎رسد. چهره‎ای که نه فقط در میان این نسل که درمیان نویسندگان همه‎ی نسل های بعد از خود نیز چهره‎‎ای ممتاز و سرآمد بود. خوشبحتانه از صادقی چند گفتگو باقی مانده که می‎تواند نشان دهنده حال و احوال…

ادامه مطلب

هشدار به نویسندگان جوان؛ پیری و دگردیسی عادت ‎های نویسندگی!

نویسنده در جوانی، آن‎گاه که می‎نوشت، احساس گناه می‎کرد. دلیلش را نمی‎دانست. نوشتن همانی بود که می‎خواست و از کودکی با خود عهد بسته بود انجام‎ دهد. با این حال احساس گناه می‎کرد. افکاری مغشوش در ذهن داشت: این‎که برای نوشتن‎ چیزهای جدی‎تر، می‎بایست خود را پرورش دهد و مطالعه کند. اما او مطالعه نمی‎کرد…

ادامه مطلب

ادبیات داستانی دهه‎ها‎ی سی و چهل در «مد و مه»

تا پایان سال 1390 قریب یک ماه فرصت باقی‎ست، سال پیش در چنین ایامی بود که پرونده ای برای صادق هدایت ترتیب دادیم و تقریبا عمده مطالب یکماهه آخر سال را به این نویسنده بزرگ اختصاص دادیم. امسال نیز ویژه‎نامه ی پایان سال «مد و مه» را که انتشار آن در روزهای آینده آغاز خواهد…

ادامه مطلب

بزرگان ادبیات پلیسی(۱): آگاتا کریستی

“من پیش از هرچیز منظورم از نوشتن کتاب پلیسی، سرگرم کردن خواننده است و بعد ساختن دنیائی خوب و خالی‎ از گناه. می‎دانید که در قدیم اخلاقیون تمام آثارشان را با نابودی‎ ظالم و امحای ستم خاتمه می‎دادند. از این نظر من هم اخلاقی‎ هستم. در داستانهای من پیام این است که بالاخره پاکی و…

ادامه مطلب

روایت خواندنی و جذاب محمد علی سپانلو از چگونگی تشکیل کانون نویسندگان ایران

خاطراتی از فصل اول کانون نویسندگان ایران 1349-1346 هرچند که تشکیل کانون‎های مستقل و غیر دولتی در عرصه هنر و ادبیات، در کشور ما  همواره با چالش‎هایی اساسی از درون و بیرون روبه‎رو شده، اما این مسئله مانع از آن نمی‎شود که بتوان از کنار اهمیت وجود داشتن چنین تشکیلاتی که به‎نوع حافظ منافع صنفی…

ادامه مطلب

پدرم عاشق نوشتن رمان بود!

پدرم می‎خواست نویسنده شود. یادم‎ نمی‎آید که هیچ وقت از توی این فکر بیرون‎ آمده باشد. بیشتر روزها، صبح زود، قبل‎ از این که کیفش را بردارد و برود سرکار، می‎رفت پشت میزش می‎نشست و می‎نوشت. من خیال می‎کنم نوشتن برای‎ او یک‎جور وسوسه بود و این وسوسه هم‎ مثل بیشتر وسوسه‎ها دست نیافتنی بود.…

ادامه مطلب

چرا سارتر جایزه نوبل را نگرفت؟!

شاید این روزها ژان پل سارتر و نظریاتش جذابیت چند دهه پیش را نداشته باشد، اما هرچه هست شخص او همچنان در میان برخی چهره ای محبوب به شمار می‎آید به خصوص برای نسلی که یاد و خاطره او و آثارش متضمن شور و حالی نوستالژیک است. به‎‎خصوص ماجرای عاشقانه و خاص او و سیمون…

ادامه مطلب

صفحه سینمایی «مد و مه» آغاز به‎کار کرد

همزمان با برگزاری سی‎امین جشنواره فیلم فجر، «پرده نقره‎ای» صفحه سینمایی سایت مد و مه آغاز به کار کرد. مدت ها بود که در نظر داشتیم که صفحه سوم مد و مه را به سینما اختصاص دهیم، اگر چه این مسئله هربار به دلیلی به تعویق افتاد اما در 12 بهمن 1390 این صفحه رسما…

ادامه مطلب

نگاهی به مجموعه داستان «شور و شیرین» اثر ایوب بهرام

این کتاب دارای دوازده داستان کوتاه است به نام های: بچه های گرما، بچه های شرجی – الختر – شور و شیرین – ترافیک – به خاطر آنها دعا کنید – تردید – سنگلاخ های انتظار – اسباب کشی – بختک – پیر زن – ویترین و جیغ هایی که تمام نمی شود. نویسنده‎ی مجموعه…

ادامه مطلب