رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

بایگانی ماهانه: دسامبر 2010

داستان آدینه (۱۳): «تولد» اثر اسماعیل فصیح

اسماعیل فصیح به رمان نویسی شهره بود، اما چند مجموعه داستان هم داشت که اگرچه در میان آنها نمونه‎هایی قابل اعتنا  هم می‎شد یافت، ولی این داستانها اغلب در زیر سایه رمانهای مشهور و البته محبوب این نویسنده چندان به چشم نیامدند. پس داستان آدینه‎ی این هفته‎ی‎ «مد و مه» را به داستان کوتاهی از…

ادامه مطلب

نگاهی به مجموعه داستان «کافه‎ی پری دریایی» اثر میترا الیاتی

کتاب «کافه‎ی پری دریایی» مجموعه‎ای‎ست از داستانهای فهم‎پذیر و تاویل‎مند، نوعی باز تولید از وقایع اجتماعی.در واقع می‎توان گفت این داستانها یعنی متن، و متن هم نیت مولف به شمار می‎آید. کافه‎ی پری دریایی پر از دلالت است و این دلالت‎ها نشان از پویایی متن دارند. در هر بار خوانش اثر، معنایی متفاوت را…

ادامه مطلب

نگاهی به «دکتر بهار و خواستگار مرده» یا «عاشقی در دهان مور» اثر علیرضا سیف الدینی

«دکتر بهار و خواستگار مرده» نوشته‎ی علیرضا سیف الدینی که در بهار 89، توسط نشر ثالث و با تیراژ 1650 نسخه روانه‎ی بازار کتاب شد، شامل هشت داستان است. از همان صفحه‎ی اول که مخاطب کتاب را باز می‎کند، درد و دل‎های راوی اول شخص داستان «ترس» با آن جمله‎ی جذاب « تنها ارثی که…

ادامه مطلب

روایت گابریل گارسیا مارکز از یک روز بارانی با ارنست همینگوی (بخش نخست)

آیا تابه حال برای شما پیش آمده، خیلی اتفاقی در خیابان یا هرجای دیگری، با نویسنده‎ای روبرو شوید که  سالهای سال او را ستوده‎اید؟ نویسنده‎ای که در داستان‎نویسی الگوی شما بوده و بارها و بارها آثارش را خوانده و با آنها زندگی کرده‎اید؟  خب در چنین موقعیتی چه واکنشی از شما سر زده، دست و…

ادامه مطلب

نگاهی به«دیدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل» اثر هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی این روزها در کشورما طرفداران بسیار پیدا کرده و جزو معدود نویسنده‎های معاصر خارجی‎ست که مقبول طبع مخاطبانی خاص خود است. موراکامی را در پاره‎ای جهات از داستان‎نویسی می‎توان به ریموند کارور و حتی اسکات فیتز جرالد، ارجاع داد. خود او نیز به این وابستگی اذعان دارد. اما هم در تکنیک و هم…

ادامه مطلب

دو یادداشت؛ در حاشیه جایزه گلشیری و اوضاع و احوال جوایز ادبی در این روزها

سالها پیش، در میانه دهه‎‎ی هفتاد گفتگویی بسیار جالب توجه با هوشنگ گلشیری انجام شد، از سوی مجله‎ای دانشجویی به نام «موج» که در آن گلشیری بسیار صریح و بی‎تعارف حرف زده بود، یادم هست در جایی از این گفتگو گلشیری گفته بود، در هر دوره‎ای کسی معیار داستان‎نویسی این دیار بوده، زمانی هدایت، زمانی…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه (۴):با خواهر زاده نیچه در حیاط خلوت چه می کردی؟

این هم چهارمین و آخرین بخش از طنز ادبی همکارمان امید مهدی نژاد که از بد حادثه احتمالا ادامه نخواهد یافت، مگر اینکه یا خود او سر لطف بیاید  و یا اینکه خوانندگان اهل طنز که در این زمینه صاحب ذوقند پا در میدان بگذارند. همانگونه که بارها گفته‎ایم در این دفتر از مطالب خوانندگان…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۱۲): «مست» به قلم درویش (جعفر شریعتمداری)

بعد از دو هفته که داستانهای آدینه «مد و مه»، به شکلی مناسبتی انتخاب شده بودند، این هفته دوباره به روال سابق برگشتیم و کوشیدیم، به سراغ یک نویسنده برویم که این سالها کمتر نام و نشانی از او برجای مانده، هرچند که در زمان فعالیت او به عنوان داستان‎نویس نیز کمتر کسی از نام…

ادامه مطلب

طبل حلبی چگونه نوشته شد؟ (به روایت گونتر گراس)

نوشته‎حاضر روایتی ست بسیار خواندنی از زبان گونتر گراس، درباره سالهای نخستین نویسندگی‎ خود، آشنایی با همسرش تولد فرزندانش و.... که در عین حال با چگونگی پروسه خلق شاهکارش «طبل حلبی» نیز آمیخته شده است. در این نوشته گونترگراس شرح می دهد که چگونه برای نخستین بار بر دغدغه‎های گوناگون خود، در  زندگی شخصی دشواری…

ادامه مطلب

نگاهی به کتاب «همسر اول» نوشته فرانسوا شاندرناگور، ترجمه اصغر نوری

فرانسوا شاندرناگور با رمان «همسر اول» برای نخستین بار است که به خوانندگان فارسي‎زبان ادبیات داستانی معرفي شده، نويسنده‎اي كه مخاطب علاقمند به ادبيات در ایران با او ناآشناست، چرا كه عملا تا كنون منبعي براي شناخت او، در نه فضاي مجازي و نه (ظاهرا) در نشريات مكتوب وجود نداشته و بنابراين براي كساني كه…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان « به وقت بهشت» اثر نرگس جورابچیان

در سالها اخیر برای بسیاری از نویسندگان که نخستین کار خود را ارائه کرده‎اند، روال این بوده که بعد از اعلام حضور با یک یا حتی چند مجموعه داستان کوتاه، به  سراغ   نوشتن رمان رفته‎اند، اما نرگس جورابچیان ترجیح داد از همان ابتدا کار خود را با نوشتن یک رمان آغاز کند و در همین…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «بهار برایم کاموا بیاور» اثر مریم حسینیان

بهار برایم کاموا بیاور روایتگر زندگی زنی است که همراه فرزندان و شوهر نویسنده‎اش به خانه‎ای قدیمی در کنار روستایی دور افتاده نقل مکان می‎کند. این رمان از نوع آن دسته داستان‎های روان‎شناختی است  که در عین برخورداری از حادثه‎های  پی در پی، با اتکا به منطقی داستانی و توالی پذیرفتنی حوادث پیش می‎رود، حادثه‎هایی…

ادامه مطلب

گردانندگان «مد و مه» چه کسانی هستند؟!

در هفته‎های نخست که «مد و مه» راه اندازی شد، برای اینکه این دفتر نه با نام گردانندگانش که به نام خود شناخته شود، بهتر دیدیم برای مدتی نام و نشانی از گردانندگان آن در میان نباشد و این مهم را بگذاریم برای فرصتی دیگر. خوشبختانه خیلی زود مشی جدی و البته مستقل این دفتر،…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۱۱): عاقبت اشقیا یا روایت انتقام مختار

یازدهمن داستان آدینه «مد و مه» هم مصادف شد با روز بعد از عاشورای امسال، بنابراین تصمیم گرفتیم این هفته هم داستان آدینه ما عاشورایی باشد و البته به تناسب به وقایع بعد از عاشورا بپردازد. از سوی دیگر این روزها مصادف است با پخش سریال مختارنامه به کارگردان داود میرباقری، پس بهتر دیدیم داستان…

ادامه مطلب

تا سه نشه بازی نشه… یا فصلی تازه در «مد ومه»!

از شنبه پیش رو شاهد تغییر و تحولاتی در «مد ومه» خواهید بود که این تغییرت در جهت گسترش کار، پاسخی‎ کوچک به محبت آن دسته از دوستان و عزیزانی‎ست که ما را تنها نگذاشته و به عنوان مخاطبان این دفتر هر روز و یا در طول هفته در چندین نوبت، آن را گشوده و…

ادامه مطلب

حماسه عاشورا به روایت شاعران (بخش پایانی)

بخش پایانی عاشورا به روایت شاعران معاصر را به شاعران نسل اخیر اختصاص دادیم، شاعرانی که در سالهای پیروزی انقلاب دوران کودکی و نوجوانی خود را طی کردند و در نوع نگاه آنها به حماسه عاشورا تفاوت‎هایی با نسل های پیشین احساس می‎شود که مجالی فراخ را برای بررسی می‎طلبد. افشین علاء، حمید شکارسری، سید…

ادامه مطلب

حماسه عاشورابه روایت شاعران (بخش سوم)

در بخش سوم گزیده اشعار عاشورایی شاعران، اشعاری از طنز نویسان را انتخاب کردیم، چهره‎های که اگرچه کارشان به طور تخصصی شعر و نثر آن هم به طنز است اما گرایش‎ها مذهبی در آنان باعث شده است واقعه عاشورا را از یاد نبرده و اشعاری نیز در بزرگداشت آن بسرایند. عمران صلاحی، ابوالفضل زرویی نصر…

ادامه مطلب

گفتگو با احمد شاملو؛ ادبیات ما حکم قله‌هایی را دارد که از مه بیرون است

بسیار شنیده‎ایم که گفته‎اند، جایزه نوبل به دلیل عدم توجه کافی به بورخس، همیشه به او و ادبیات داستانی به دلیل ندادن جازه‎ای که حقش بود، بدهکار ماند. بی‎اغماض جایزه نوبل این بدهکاری را نسبت به ادبیات ما و احمد شاملو نیز دارد. بی‎شک شاملو در دو دهه پایانی عمرش به مرز آن کمال و…

ادامه مطلب

حماسه عاشورا به روایت شاعران (بخش دوم)

بعد از شاعرانی که هم در سالهای پیش از انقلاب و هم پس از آن تجربه حضور داشتند، امروز و در این پست به سراغ سه تن از شاعران نسل بعد از آنها رفتیم، شاعرانی که اگر نه الزاما به لحاظ زمانی یک نسل بعد فعالیت شعری خود را به شکلی جدی آغاز کرده‎اند، بلکه…

ادامه مطلب

نگاهی به روایت واقعه کربلا در کتاب «فراموشان» اثر داوود غفارزادگان

عنوان فرعی کتاب «فراموشان»، محتوای اصلی آن را نشان می ‎دهد: «داستانی از واقعه کربلا». این عنوان، برای بحثی که درباره این کتاب در نظر گرفته ‎ایم، بسیار متناسب است. چون دارای واژگانی است که می ‎تواند مدخل مناسبی برای ورود به بحث باشد. از «واقعه» شروع می ‎کنیم. کلمه واقعه از واقع می ‎آید.…

ادامه مطلب

حماسه عاشورا به روایت شاعران (بخش یکم)

«مد و مه» اگرچه به صورت تخصصی به ادبیات داستانی اختصاص دارد، اما بنا بوده از دیگر حوزه‎های هنری و البته ادبی غافل نباشد. با این وصف تاکنون فرصت چندانی فراهم نشده تا به شعر بپردازیم که امیدواریم این مجموعه شعر عاشورایی که از امروز تا روز عاشورا در پنج قسمت به خوانندگان ارائه می‎شود،…

ادامه مطلب

داستان نویسی و رمان در گفتگو با ویلیام فاکنر (بخش پایانی)

فاکنر خیلی اتفاقی به نویسندگی پرداخت، شاید اگر آشنایی با شروود اندرسن نبود، اگر نگوییم هیچگاه، لااقل دیرتر از زمانی که کار نوشتن را آغاز کرد، وارد دنیای ادبیات داستانی می‎شد. به نظر خطا نیست اگر شروود اندرسن را پدر داستان‎نویسی مدرن امریکایی به‎نامیم، چرا که سایه تاثیر او را نه فقط بر فاکنر که…

ادامه مطلب

بازتاب زندگانی معصومین در ادبیات عامه‎پسند (بخش نخست)

در این دیار ماه محرم که می رسد، همه چز رنگ و بویی دیگر می گیرد، عاشورایی می شود، از فضای ذهنی آدمها بگیر تا رسانه ها گروهی و...، خاص این دوران و آن دوران هم نبوده، عاشورا و قیام حسین (ع) نه با ما که در ماست، چه خاطره ها که در دوران کودکی…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۱۰): روایت ظهر عاشورا در مقتل «لهوف»

جمعه‎ها در «مد و مه» یک داستان داریم به همراه معرفی مختصر نویسنده آن، تحت عنوان داستان آدینه. به تناسب حال و هوای عاشوایی این روزها مناسب دیدیم که داستان آدینه‎ی این هفته را نه به بازخوانی یک داستان که به بازخوانی یک روایت مستند از واقعه کربلا، اختصاص دهیم به بخش‎هایی از یک مقتل.…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «مونالیزای منتشر» نوشته شاهرخ گیوا

«دیوید لاج» تئوریسین ادبی و استاد به‎نام ادبیات که حالا دیگر کتاب‎هایش به یک دانشگاه رایگان تبدیل شده، در مقاله‌ای با اشاره به حضور تاریخ در داستان می‌نویسد: «داستان‎نویسان بزرگی بوده و هستند که آثارشان کمابیش مورد توجه قرار می‌گیرند، اما از میان آن‎ها تنها عده‌ای در ذهن مانده‌اند که بخشی از زندگی انسان را…

ادامه مطلب

نگاهی به مجموعه داستان «چیزها» نوشته پیمان چهرازی

در نگاه نخست آنچه در مجموعه داستان «چيزها» نوشته پيمان چهرازي جلب توجه مي‎كند، يكسان بودن سطح داستانهاست، به شخصه با كمتر مجموعه داستاني روبرو شده‎ام كه بدين اندازه داستانها به لحاط كيفي از سطحي یکسان برخوردار باشند. داستانهايي كه به رقم مضامين گوناگون و متنوعي كه دارند، از سبك مشابهي هم در پرداخت داستاني…

ادامه مطلب

شمس آل احمد: جلال را بردند به اسالم و کشتند!

شمس آل‎احمد اگر چه برخلاف برادر نامدارش هیچگاه نه چهره‎ای پر شر و شور بود و نه نویسنده‎ای تاثر گذار، اما در سالهای اخیر دیگر  کاملا گوشه نشنی اختیار کرده بود، مثل همه نویسندگان فراموش شده‎ای که به سن پیری رسیده‎اند. و باز او این شانس را داشت که هر از گاه به‎واسطه مام برادر…

ادامه مطلب

در پیرامون رابطه ی «شبکه» با غلاف!

روز پیش یکی از دوستان که از خوانندگان پروپاقرص «مد و مه» نیز هست و هر ازگاهی لطف کرده  و تلفنی احوالی از ما می‎پرسد، زنگ زد و گفت ظاهرا  شما اصلا توی باغ نیستید... و انگار دنیا را آب ببرد شما همچنان در خواب خرگوشی خود هستید، پرسیدیم کجا را آب برده که ما…

ادامه مطلب

داستان‎نویسی و رمان؛ به روایت ویلیام فاکنر (بخش دوم)

اگر بپذیریم که تجربیات نویسندگان بزرگ می‎تواند، راهنمای علاقمندان به داستان‎نویسی برای کسب تجربه و آموختن باشد، در این میان چه کسی بهتر از ویلیام فاکنر، استاد و معمار کبیر داستان‎نویسی! او در این بخش نظر درباره اهمیت تکنیک در داستان نویسی سخن می‎گوید و همچنین از چگو‎نگی نوشته شدن شاهکار فراموش نشدنی‎اش «خشم و…

ادامه مطلب

آنها دوان دوان آمدند…

آنچه ما به عنوان ادبیات جنگ (و یا حتی سینمای جنگ) در آن سوی مرزها می‎شناسیم، وقتی در محدوده ادبیات (و یا سینما) کشور خود ما قرار می‎گیرد، می‎شود ادبیات(یاسینمای) دفاع مقدس. شأن نزول این چنین تعبیری هم آنقدر توضیح داده شده که بی‎نیاز از تکرار به نظر می‎رسد که تعبیری نه تنها درست و…

ادامه مطلب