رفتن به محتوا رفتن به فوتر

داستان آدینه (۵۶): «تلخون» نوشته صمد بهرنگی

1 Comment

  • اشنا
    ارسال شده 20 می 2014 در 7:07 ب.ظ

    سلام.نزدیک چهل سال پیش این داستان را خوانده بودم تا کنون.حس خوبی به من دادید.ممنونم.ممنونم.کودکی ام که امیخته با ارزوهای بزرگسالان و سلایق انان بود پدرم که مرا زود بزرگ می خواست و به سمت افاق اندیشه هایش سوق می دادو…

ارسال نظر

0.0/5